خـــلوت ^ـــ^ دل

حـــرف دل یـــک غـــریبه

خـــلوت ^ـــ^ دل

حـــرف دل یـــک غـــریبه

حرف دلم نیست ....

دلگیرم خیلی ... حس می کنم دارم خفه می شم.....دارم از دوریت می سوزم ... هیچ کس نمی فهمه دارم چی می کشم بدون حضورت...هیچ کس نمی دونه چه قدر دارم از درون هر روز بد و بد تر می شم و واست غصه می خورم... آخه چه طور می تونم اون همه خاطره و لحظه های با هم بودن رو فراموش کنم!!! چه طور می تونم تو رو از ذهنم پاک کنم؟؟؟نمی تونم تو یادم به فکرت نباشم...هر ثانیه دارم چهرت رو تصور می کنم جلو چشم...تو ای که همه ی دنیای من بودی، بهونه من برای زندگی کردن بودی، چه طور می تونم از یاد ببرمت... من همیشه عاشق تو می مونم...عشق تو قلب منه و نمی تونم از بین ببرمش...بدون تو حس می کنم خالی ام و هیچ حسی ندارم...هیچ کس به دادم نمی رسه... هیچ کس نمی گه چه طور باید فراموشت کنم...خودم تا حالا هر جور بوده حس عشقت رو تو خودم سوزوندم و وقتی هم باز شعله ور شده خاموشش کردم...هرگز فکر نمی کردم روزی برسه که نبودنت رو هم تجربه کنم...

.گل من منو تو غم هام تنها نذار... بذار بتونم ادامه بدم زندگیم رو ...بتونم بدون هیچ دردی نفس بکشم.... به دادم برس...